فرهاد سلیمیان - پژوهشگر اقتصادی

مدیریت ریسک در بازارهای مالی – انواع ریسک سرمایه‌گذاری و راهکارهای مدیریت آنها

تعریف مدیریت ریسک در بازارهای مالی

در بازارهای مالی سرمایه‌گذاری را نمی‌توان از ریسک جدا کرد. در حقیقت هر چه یک سرمایه‌گذاری شانس بیشتری برای سودآوری داشته باشد، ریسک بیشتری هم برای ضرر به بار آوردن دارد. مدیریت ریسک در بازارهای مالی شامل شناسایی این ریسک‌ها و خطرات احتمالی و اتخاذ تصمیم مناسب در مقابل آنها است. این فرایند معمولا توسط مدیر مالی یا تحلیل‌گر مالی انجام می‌شود و در آن مجموعه‌ عواملی که می‌توانند غیرقابل پیش‌بینی باشند مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

 

 

هر نوعی از سرمایه‌گذاری واجد درجه‌ای از ریسک است. این ریسک برای مثال در یک سرمایه‌گذاری بلند مدت بانکی حداقلی و نزدیک به صفر است، و در سرمایه‌گذاری روی کسب و کارها نوپا، یا عرضه اولیه کوین (ICO) در بازار ارزهای دیجیتال می‌تواند بسیار بالا باشد. مدیران مالی بر اساس بازده مورد انتظار و زمانی که برای سرمایه‌گذاری در نظر می‌گیرند، می‌توانند این ریسک‌ها را پذیرفته یا از آنها اجتناب کنند. با مدیریت ریسک، سرمایه‌گذار با آگاهی از انواع خطرات انتخاب می‌کند که وارد یک سرمایه‌گذاری مشخص بشود یا نشود. در مجموع هدف از مدیریت ریسک، آگاهی از خطرات احتمالی و اتخاذ راه‌کارهای مناسب برای مواجهه با آنها است.

مدیریت ریسک به زبان ساده

مدیریت ریسک فرایند ساده و روزمره‌ای است که در همه جا با آن مواجه می‌شویم. هنگامی که یک سرمایه‌گذار سنتی به جای سرمایه‌گذاری روی بیت کوین یا ارزهای دیجیتال یک قطعه زمین را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کند، مدیریت ریسک انجام می‌دهد. او احساس می‌کند سودی که از خرید و فروش زمین می‌تواند به دست بیاورد امن‌تر از سودی است که در معامله ارزهای دیجیتال به دست می‌آید. به همین ترتیب، وقتی برای گرفتن وام بانک از شما ضامن می‌خواهد، مدیریت ریسک انجام می‌دهد. در این مورد، این ریسک که شما نتوانید اقساط خود را به بانک پرداخت کنید مدیریت می‌شود.

ابزارهای مختلفی در زمینه‌های گوناگون برای مدیریت ریسک وجود دارد. برای مثال کارگزاری‌ها از اختیارات فروش (Options)، قراردادهای آتی، و اهرم‌های دیگر برای مدیریت ریسک استفاده می‌کنند. مدیران مالی نیز از روش‌هایی مثل سبد سرمایه‌گذاری و سبد سهام، تثبیت ارزش (Peging) و مواردی از این دست برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی استفاده می‌کنند.

فقدان مدیریت ریسک می‌تواند فاجعه‌بار باشد. یک نمونه جهانی کلاسیک مدیریت ریسک ناکافی را در بحران مالی جهانی سال 2007 شاهد بودیم. این بحران به این دلیل اتفاق افتاد که بانک‌های امریکایی با نیت کسب سود بیشتر، به افرادی که اعتبار ضعیفی داشتند وام دادند. این وام‌های پر خطر توسط شرکت‌های مالی خریداری شده و با بسته‌بندی جدید به افراد واگذار می‌شدند. به این ترتیب روابط پیچیده مالی بدون مدیریت ریسک کافی ایجاد شد که در نتیجه آن، اقتصاد اول جهان سقوط کرد.

جدا از مثال‌های کلان، هنگامی که کسی قصد سرمایه‌گذاری یا انجام کاری بدون تامل را داشته باشد به اصطلاح می‌گویند «بی گدار به آب می‌زند». هنگامی که فردی تمام دارایی خود را روی یک خودرو سرمایه‌گذاری می‌کند، یا در فرایند وارداتی سرمایه‌گذاری می‌کند که شناخت مناسبی از رویه‌های انجام آن ندارد، بدون مدیریت ریسک کافی سرمایه‌گذاری می‌کند.

 

 

انواع مدیریت ریسک در بازارهای مالی

اگر چه ریسک را نمی‌توان از سرمایه‌گذاری جدا کرد، مدیریت ریسک با شناسایی خطرات تلاش می‌کند احتمال ضرر را تا حد قابل قبولی کاهش دهد. مدیران مالی با توجه به نوع سرمایه‌گذاری، ریسک‌های احتمالی را شناسایی می‌کنند و برای آنها راه‌کار در نظر می‌گیرند. به این ترتیب می‌توان گفت مدیریت ریسک فرایندی است که بدون آگاهی و شناخت از ویژگی‌های یک سرمایه‌گذاری امکان‌پذیر نیست. در ادامه برخی از مهم‌ترین انواع ریسک و مدیریت ریسک در بازارهای مالی را معرفی می‌کنیم.

ریسک بازار

اولین نوع ریسک مالی شامل ریسک بازار می‌شود. احتمالا تا به حال با افرادی مواجه شده‌اید که برای مثال فروشگاهی راه انداخته‌اند و  بعد از مدتی، به خاطر نداشتن مشتری ورشکست شده‌اند. دلیل اصلی شکست آنها را می‌توان عدم مدیریت ریسک کافی در نظر گرفت. به همین ترتیب، هنگامی که یک سرمایه‌گذار قصد ورود در یک بازار و سرمایه‌گذاری در آن را دارد، قبل از هر چیز بازار آن را تحلیل می‌کند. این تحلیل می‌تواند شامل ظرفیت کل بازار، و همچنین ظرفیت مورد سرمایه‌گذاری باشد.

 

 

برای روشن شدن بحث می‌توانیم بازار ارزهای دیجیتال را به عنوان مثال در نظر بگیریم. این بازار به صورت کلی یک بازار پر ریسک محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، سرمایه‌گذاری در این بازار به مراتب ریسک بیشتری از سرمایه‌گذاری در بازار فلزات گران‌بها، سهام، و یا اوراق بانکی دارد. اما در همین بازار، بیت کوین به عنوان دارنده سهم غالب، گزینه کم‌ ریسک‌تری از ارزهای دیجیتال دیگر است. مدیران مالی با سبک سنگین کردن انواع گزینه‌ها به این نتیجه می‌رسند که آیا سرمایه‌گذاری روی یک ارز دیجیتال بیشتر می‌تواند به نفع آنها تمام شود یا به ضررشان، و در صورتی که منافع احتمالی از ضررها بیشتر باشد روی یک سرمایه‌گذاری ریسک می‌کنند.

ریسک نقدشوندگی

این ریسک مربوط به زمانی می‌شود که سرمایه‌گذار قصد داشته باشد محصول مالی سرمایه‌گذاری شده را نقد کند. برای مثال سرمایه‌گذاری روی زمین ممکن است بسیار سودآور باشد اما دارای ریسک نقدشوندگی است. در فصل رکود معاملات ملکی، یک سرمایه‌گذار به سختی می‌تواند با سود مناسب سرمایه‌گذاری خود را به پول نقد تبدیل کند. معمولا در این موارد، سرمایه‌گذار یا فروشنده مجبور می‌شود دارایی خود را به قیمتی ارزان‌تر بفروشد تا به نقدینگی خود دست پیدا کند. این اتفاق نیز معمولا به دلیل عدم انجام مدیریت ریسک در بازارهای مالی رخ می‌دهد.

ریسک اعتباری

این ریسک بر خلاف دو نوع ریسک قبلی که تحت تاثیر شرایط اتفاق می‌افتند، به دلیل قصور فردی صورت می‌گیرد. مثال سر راست این نوع ریسک هنگامی است که یک مغازه‌دار یا عمده‌فروش محصولات را به صورت اعتباری به فردی عرضه می‌کند و قرار می‌گذارد پس از مدتی، برای مثال یک ماه، مبلغ آنها را دریافت کند. در این شرایط او درگیر ریسک اعتباری می‌شود به این معنا که ممکن است بعد از یک ماه، خریدار مبلغ را پرداخت نکند.

ریسک اعتباری یکی از ریسک‌هایی است که در بازار، بانک‌ها، و موسسات مالی از طریق درخواست ضمانت‌های اعتباری و پولی مدیریت می‌شود. گرفتن چک و سفته از بدهکار، درخواست ضامن، و یا درخواست اسناد مالی و وثیقه‌های مختلف از جمله راه‌های معمول مدیریت ریسک اعتباری محسوب می‌شوند.

ریسک عملیاتی

این نوع از ریسک شامل انواع خطراتی می‌شود که در فرایند اجرای یک کار یا فرایند سودبخش ممکن است پیش بیایند. برای مثال اگر فروشنده یک طلافروشی یا صرافی شبانه تمام موجودی فروشگاه را بدزدد، یک مدیریت نادرست ریسک عملیاتی اتفاق افتاده است. به همین ترتیب، اگر یک پروژه سودآور ساختمانی به دلیل عدم بودجه‌بندی مناسب نیمه‌کاره رها شود نیز مشکل از عدم مدیریت ریسک عملیاتی است.

 

 

همان طور که احتمالا متوجه شده‌اید، ریسک عملیاتی یک نام کلی برای انواع خطرات و انحراف‌ها از برنامه اصلی سرمایه‌گذاری است. روش‌های مختلفی برای مدیریت ریسک عملیاتی وجود دارد که در هر مورد سرمایه‌گذاری با هم متفاوت هستند. برای مثال تحلیل سرمایه و بودجه در مثال ساختمان راه خوبی برای مدیریت ریسک عملیاتی است. یا دریافت ضمانت‌ها و به کار گرفتن اشخاص قابل اعتماد در صرافی‌ها یا طلافروشی‌ها از جمله روش‌های مدیریت ریسک عملیاتی محسوب می‌شوند.

مدیریت ریسک در بازارهای مالی و شناسایی انحراف از برنامه

هیچ کس به قصد ضرر کردن وارد یک سرمایه‌گذاری نمی‌شود. در حقیقت چیزی که باعث ضرر کردن افراد در هنگام سرمایه‌گذاری می‌شود عدم شناخت انحرافات احتمالی است. به صورت کلی ریسک را می‌توان احتمال انحراف برنامه سرمایه‌گذاری در نظر گرفت. همان طور که پیشتر دیدیم، این انحراف می‌تواند به دلایل مختلفی اتفاق بیافتد. مدیریت ریسک در بازارهای مالی علاوه بر شناسایی خطرات احتمالی، به دنبال این است که بدترین سناریو یا شرایط ممکن را پیش‌بینی کند. چرا که فقط در این صورت می‌توان راهی برای پیشگیری از بحران در نظر گرفت.

 

 

روانشناسی سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک در بازارهای مالی

روانشناسان رفتاری در تحلیل سرمایه‌گذاران به نکته جالبی دست پیدا کرده‌اند. این نکته عدم تقارن بار روانی سود و ضرر برای سرمایه‌گذاران است. طبق این اصل، معمولا سرمایه‌گذاران بار روانی ضرر را چیزی در حدود دو برابر بار روانی سود تجربه می‌کنند. یعنی هنگامی که آنها ضرر می‌کنند، دو برابر بیشتر از زمانی که سود می‌کنند و احساس خوبی دارند، احساس شکست می‌کنند.

این موضوع در موارد زیادی باعث می‌شود آنها تصمیم‌های اشتباه و غیرمنطقی بگیرند. برای مثال سرمایه‌گذاری که با هدف سرمایه‌گذاری بلند مدت یک ارز دیجیتال را خریداری کرده است، با شنیدن اخبار افت قیمت دچار اضطراب و ترس از ضرر بیش از حد می‌شود. او در اولین فرصت برای این که ضرر خود را کاهش دهد، ارز دیجیتال خود را می‌فروشد. پس از چند روز، با بازگشت قیمت ارز دیجیتال به روند صعودی، این سرمایه‌گذار متوجه می‌شود که تغییرات قیمتی که اتفاق افتاده، بخشی از یک روند صعودی کلی‌تر بوده است. به این ترتیب او می‌فهمد که تحت شرایط روانی سخت، تصمیم اشتباهی گرفته است.

برای مدیریت مواردی مانند این، مدیران مالی از فرمول «ارزش بر ریسک» برای اندازه‌گیری ضرر احتمالی استفاده می‌کنند. در این فرمول میزان قطعیت (درصد احتمال بروز ضرر) بر حجم سرمایه‌گذاری بررسی می‌شود. برای مثال اگر یک سرمایه‌گذار قصد سرمایه‌گذاری یک ساله 100 میلیون تومانی روی سهام یک شرکت فولاد را داشته باشد، با بررسی سابقه این شرکت و بازار آن، با درصدی از قطعیت می‌توان مشخص کرد که حداکثر ضرر احتمالی چقدر است.

 

 

مدیریت ریسک فعال

مدیریت ریسک فعال شامل تقسیم ریسک یک سرمایه‌گذاری به چندین عامل دیگر و حتی مقابله دادن ریسک‌های متضاد می‌شود. برای مثال یک مدیر مالی در یک کارخانه ممکن است برای کاهش ریسک فقدان موجودی برای حقوق کارگران، این حقوق را از سود یک دارایی سرمایه‌گذاری شده خارجی برداشت کند. دلیل این موضوع جداسازی ریسک بازده کارخانه از ریسک عملیاتی نارضایتی کارگران است.

در  مدیریت ریسک فعال انواع تاکتیک‌های مالی برای کاهش ریسک‌های مختلف به کار برده می‌شود. برای مثال سرمایه‌گذارانی که در زمینه معاملات ارزهای خارجی (فارکس) فعالیت دارند اغلب بسته‌هایی از چند ارز که حرکت قیمت متضاد دارند برای کاهش ریسک استفاده می‌کنند. به این ترتیب اگر ارزش یکی از سرمایه‌گذاری‌های آنها به یک‌باره کاهش یابد، گزینه‌های دیگر خلاف این جهت حرکت کرده و افزایش قیمت خواهند داشت.

مدیریت ریسک منفعل

مدیریت ریسک منفعل شامل شناسایی میزان ریسک و ضرر احتمالی می‌شود. در این روش میزان بازده منفی یک محصول مالی بر پایه سه عامل مشخص می‌شود:

  • طول دوره بازده منفی
  • میزان بازده منفی
  • دفعات افت قیمت

برای تعیین میزان ضرر احتمالی از کواریانس آماری استفاده می‌شود و در آن بتا یا میزان احتمال مشخص می‌شود. اگر بر پایه عوامل آماری بالا، بتا کمتر 1 باشد نشان می‌دهد ریسک کمتر از روند بازار است. به این ترتیب سرمایه‌گذاری تا حد زیادی منطقی می‌شود. اما اگر بتا بیشتر از 1 باشد به این معنی است که سرمایه‌گذاری ریسک بیشتری از روند بازار دارد. در این مورد احتمال زیادی برای شکست سرمایه‌گذاری و ضرر وجود دارد.

 

 

سخن پایانی

ریسک کردن را نمی‌توان از سرمایه‌گذاری جدا کرد. هر برنامه یا روندی ممکن است دستخوش مشکلات شده و از دستیابی به نقطه از پیش تعیین شده باز بماند. برای همین هم مدیران مالی تاکتیک‌هایی برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی در نظر می‌گیرند. مدیریت ریسک از دو جنبه متفاوت به صورت منفعل و فعال انجام می‌شود. در روش منفعل صرفا میزان ضررباری یا سودآوری یک سرمایه‌گذاری بررسی می‌شود. در مقابل، در مدیریت ریسک فعال، راه‌کارهای عملی برای پیشگیری از ضررهای احتمالی به کار بسته می‌شوند.

این دو نوع مدیریت ریسک جدای از هم نیستند. به عبارت دیگر، یک مدیر مالی با بررسی تمام جنبه‌های یک سرمایه‌گذاری، ابتدا احتمال ضرر و بازده منفی آن را می‌سنجد و سپس راه‌کارهای کاربردی برای جلوگیری از آن را به کار می‌گیرد. تفکیک این دو نوع از مدیریت ریسک بیشتر جنبه کاربردی دارد و در عمل، لازم است تمام جوانب و سناریوهای ممکن در هنگام ورود به یک سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شود.