فرهاد سلیمیان - پژوهشگر اقتصادی

قراردادهای اختیار معامله | آشنایی با این قراردادها و انواع آن‌ها

قراردادهای اختیار معامله چه کارکردی دارند؟

قراردادهای اختیار معامله (Options contract) شامل توافق بین دو طرف برای تسهیل پرداخت احتمالی هزینه یک سهام یا دارایی پایه پیش از انقضای تاریخ توافق با یک قیمت از پیش مشخص است که به آن نرخ مقرر (strike price) گفته می‌شود. دو نوع از این قراردادها وجود دارد که تحت عنوان قرارداد اختیار معامله فروش (put options) و قرارداد اختیار معامله خرید (call option) شناخته می‌شوند. معامله‌گران در بازارهای مالی از ترکیب‌های مختلفی از این قراردادها برای ایجاد استراتژی‌های تثبیت ارزش و همچنین ایجاد ساختارهای پیشرفته قراردادهای مالی استفاده می‌کنند.

 

 

هر دو نوع این قراردادها برای گمانه‌زنی و سفته‌بازی روی مسیر حرکت سهام یا شاخص‌های سهام قابل خریداری بوده، و برای ایجاد درآمد، قابل فروش هستند. در قراردادهای اختیار معامله سهام، هر قرارداد 100 سهم از سهام پایه را پوشش می‌دهد. در ادامه این مطلب اصول ابتدایی این نوع قراردادها و مفاهیم مهم در رابطه با فهم درست آنها، روش کار، و کاربردهای آنها را با ذکر مثال و به زبانی ساده بررسی می‌کنیم.

اصول ابتدایی قراردادهای اختیار معامله

در مجموع قراردادهای اختیار خرید برای ایجاد حاشیه مناسب در شرط بستن روی کارکرد مناسب یک سهام یا شاخص خریداری میشوند، و قراردادهای اختیار فروش برای سود بردن از افت‌های قیمت مورد استفاده قرار می‌گیرند. مالک یک قرارداد اختیار خرید این حق را دارد که تعداد مشخصی از سهام‌ پوشش یافته در قرارداد را با نرخ مقرر خریداری کند، اما این قرارداد او را ملزم به این کار نمی‌کند. در مقابل، مالک قرارداد اختیار فروش این حق را دارد که سهام پوشش یافته در قرارداد را با نرخ مقرر در قرارداد به فروش برساند، اما این قرارداد او را ملزم به این کار نمی‌کند.

در مقابل خریداران، فروشندگان قراردادهای اختیار معامله در صورتی که یک خریدار تصمیم بگیرد قرارداد را به اجرا بگذارد تا سهام پایه را خریداری کند یا اختیار فروش را به فروش برساند، ملزم به پرداخت سهم خود از معامله هستند. این قراردادها عموما به قصد تثبیت ارزش به کار برده می‌شوند اما برای گمانه‌زنی روی قیمت نیز کاربرد دارند. دلیل این موضوع این است که قراردادهای اختیار معمولا با کسری از قیمت دارایی پایه عرضه می‌شوند. به این ترتیب می‌توان گفت استفاده از قراردادهای اختیار باعث ایجاد نوعی لوریج یا حاشیه می‌شود که به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد روی یک سهام شرط‌بندی کند بدون این که مجبور باشد خود آن سهام را خریداری کند یا بفروشد.

 

 

قرارداد اختیار معامله خرید

شرایط یک قرارداد اختیار معامله، سهام پایه، قیمتی که سهام با آن می‌تواند معامله شود (نرخ مقرر) و تاریخ انقضای آن را مشخص می‌سازد. یک قرارداد استاندارد به صورت معمول 100 سهم را پوشش می‌دهد، اما این مقدار می‌تواند برای تقسیم سهام، یا سوددهی‌های خاص اصلاح شود.

در تراکنش یک قرارداد اختیار معامله خرید، وقتی یک قرارداد از فروشنده یا نویسنده قرارداد خریداری می‌شود، یک موقعیت باز می‌شود. در این تراکنش به فروشنده حقی پرداخت می‌شود تا الزام او به فروش سهام با نرخ مقرر تثبیت شود. اگر فروشنده سهام قابل فروش را نگه دارد، به این موقعیت اختیار معامله خرید پوشش یافته گفته می‌شود.

قرارداد اختیار معامله فروش

خریدار یک قرارداد اختیار معامله فروش روی کاهش قیمت دارایی یا سهام پایه گمانه‌زنی می‌کند و اختیار فروش سهام با نرخ مقرر قرارداد را دارد. اگر پیش از انقضای قرارداد ارزش سهام کاهش پیدا کند، خریدار هم می‌تواند سهام را به فروشنده با نرخ مقرر واگذار کند هم خود قرارداد را به فروش برساند.

مالک قرارداد اختیار معامله فروش می‌تواند با کاهش قیمت سهام در بازار، از اختلاف این قیمت با نرخ مقرر در قرارداد سود ببرد. این سود با توجه به اختیار یا حق او به فروش سهام با نرخ مقرر در قرارداد و اختلاف آن با قیمت بازار به دست می‌آید. به این ترتیب این نوع از قراردادها راهی برای سود بردن از کاهش قیمت برخی سهام‌ها به سرمایه‌گذاران عرضه می‌کنند.

 

 

مثال کاربرد قراردادهای اختیار معامله

فرض کنیم سهام شرکت الف به قیمت 60 هزار تومان معامله می‌شود، و یک نویسنده یا ناشر قرارداد اختیار معامله خرید می‌خواهد قراردادی با نرخ مقرر 65 هزار تومان با یک ماه تاریخ انقضا به فروش برساند. اگر قیمت سهام الف زیر 65 هزار تومان باقی بماند و قرارداد اختیار منقضی شود، نویسنده سهام را نگه داشته و می‌تواند با نوشتن قراردادهای جدید دوباره دریافتی داشته باشد.

اما اگر قیمت سهام الف به بالاتر از 65 هزار تومان افزایش یابد، که به آن وضعیت در-پول (in-the-money) گفته می‌شود، خریدار قرارداد، سهام را از نویسنده با نرخ مقرر 65 هزار تومان خریداری می‌کند. اگر هم خرید سهام نتیجه مطلوب او نباشد، می‌تواند خود قرارداد اختیار معامله را به فروش برساند. به این ترتیب می‌توان گفت قراردادهای اختیار معامله ابزارهای مالی مناسبی برای گمانه‌زنی روی سهام‌های پایه در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند.

برای درک بهتر کارکرد قراردادهای اختیار معامله، در ادامه با ذکر مثال انواع این قراردادها را معرفی می‌کنیم.

مثال قرارداد اختیار معامله خرید

برای مثال یک مالک بالقوه متوجه می‌شود که ساختمان جدیدی در حال احداث است. ممکن است او بخواهد حق خرید یک خانه در آینده را به دست بیاورد، اما این حق را فقط زمانی اجرا کند که ساخت و سازهای مشخصی در اطراف ساختمان انجام شوند. این خریدار بالقوه از داشتن اختیار خرید یا نخریدن خانه سود می‌برد. فرض کنیم او می‌تواند یک قرارداد اختیار خرید از شرکت سازنده برای خرید خانه به قیمت 400 میلیون تومان در هر زمانی در سه سال آینده دریافت کند.

طبیعتا، شرکت سازنده خانه چنین حقی را به رایگان در اختیار خریدار بالقوه نمی‌گذارد. خریدار بالقوه باید مبلغی پرداخت کند تا این حق را برای خودش محفوظ کند. در قراردادهای اختیار معامله، به این مبلغ حق‌العمل (premium) گفته می‌شود که شامل قیمت یک قرارداد می‌شود. در مثال خانه‌ای که زدیم، سپرده ممکن است 20 میلیون تومان باشد که خریدار به شرکت سازنده می‌دهد. حالا فرض کنیم دو سال گذشته، و حالا ساختمان‌های جانبی نیز ساخته شده است. حالا خریدار خانه قرارداد اختیار خرید خود را اجرا می‌کند، و خانه را به قیمت 400 میلیون خریداری می‌کند چرا که این مشخصات در قرارداد خریداری شده لحاظ شده است.

حالا ممکن است قیمت آن خانه در بازار تا 800 میلیون تومان افزایش یافته باشد. اما از آنجا که پرداخت حق‌العمل روی یک قیمت از پیش مشخص (نرخ مقرر) ثابت شده، خریدار 400 میلیون تومان پرداخت می‌کند. حالا فرض کنیم در یک سناریوی متفاوت، ساختمان‌های جانبی تا چهار سال ساخته نشوند. این یعنی یک سال پس از انقضای قرارداد اختیار خرید. حالا اگر خریدار بخواهد خانه را خریداری کند باید قیمت بازار را پرداخت کند چرا که قرارداد منقضی شده است. فرقی نمی‌کند کدام سناریو پیش برود، در هر حال، شرکت سازنده 20 میلیون تومان حق‌العمل را مسترد نخواهد کرد.

 

 

مثال قرارداد اختیار معامله فروش

حالا اجازه بدهید به قراردادهای اختیار معامله فروش مانند یک بیمه نگاه کنیم. اگر مالک خانه باشید، به احتمال زیاد با فرایند خرید بیمه خانه آشنایی داشته باشید. مالکان خانه از آن برای محافظت خانه خود از آسیب استفاده می‌کنند. آنها مبلغی را به عنوان حق‌العمل، برای مدت مشخصی، به فرض یک سال، پرداخت می‌کنند. این بیمه‌نامه یک سقف ارزش دارد که از مالک در مقابل آسیب احتمالی خانه محافظت می‌کند.

حالا اگر به جای خانه، دارایی شما سهام یا یک شاخص سرمایه‌گذاری بود چه؟ به شکلی مشابه، اگر یک سرمایه‌گذار به دنبال بیمه کردن پورتفولیو خود باشد، می‌تواند از قرارداد اختیار معامله فروش استفاده کند. یک سرمایه‌گذار ممکن است نگران این باشد که بازار به زودی کساد شود و نخواهد بیشتر از 10% از سرمایه‌گذاری بلند مدت خود را از دست بدهد. اگر سهام او در حال حاضر در بازار به قیمت 25000 تومان معامله شود، او می‌تواند یک قرارداد اختیار معامله فروش با قیمت 22500 تومان برای مثال خریداری کند که به او اختیار بدهد در هر زمانی در دو سال آینده آن را به فروش برساند.

اگر ظرف شش ماه بازار بیشتر از 20% افت داشته باشد، سرمایه‌گذار می‌تواند با فروش سهام به قیمت 22500 تومان در جایی که همین سهام در بازار 20000 تومان معامله می‌شود، 2500 تومان برای هر سهم سود کند. در واقع، حتی اگر قیمت بازار به صفر کاهش یابد، ضرر سرمایه‌گذار با داشتن قرارداد اختیار معامله فروش تنها 10 % خواهد بود. لازم به ذکر است که خرید اختیار همیشه هزینه‌ دارد (حق‌العمل)، و اگر بازار در این دوره افت نداشته باشد، حداکثر ضرر روی اختیار فقط همان حق‌العمل پرداختی خواهد بود.

 

 

خرید و فروش قراردادهای اختیار معامله

در بازارهای مالی بین‌المللی با قراردادهای اختیار معامله می‌توانید چهار کار انجام بدهید:

  • اختیار خرید بخرید
  • اختیار خرید بفروشید
  • اختیار فروش بخرید
  • اختیار فروش بفروشید

وقتی که سهام می‌خرید وارد موقعیت لانگ (long position) می‌شوید. اما وقتی اختیار خرید می‌خرید یک موقعیت لانگ بالقوه در قبال سهام پایه به دست می‌آورید. به همین ترتیب فروختن سهام شما را در موقعیت شرت (Short position) قرار می‌دهد. اما وقتی اختیار خرید را می‌فروشید یک موقعیت شرت یا فروش بالقوه در قبال سهام پایه به دست می‌آورید.

خریدن یک قرارداد اختیار معامله فروش به شما یک موقعیت بالقوه فروش در قبال سهام پایه می‌دهد. فروختن یک قرارداد اختیار معامله فروش به شما یک موقعیت خرید یا لانگ بالقوه در قبال سهام پایه می‌دهد. برای استفاده از قراردادهای اختیار معامله در نظر داشتن این چهار سناریو اهمیت بنیادی دارد.

به افرادی که قراردادها را خریداری می‌کنند دارنده گفته می‌شود و آنهایی که قراردادها را منتشر می‌کنند به عنوان نویسنده یا ناشر قراردادها شناخته می‌شوند. تفاوت‌های اصلی بین دارندگان و نویسندگان این قراردادها شامل موارد زیر است:

  • دارندگان قراردادهای اختیار خرید و اختیار فروش مجبور یا ملزم به خرید یا فروش نیستند. آنها اختیار و امکان به اجرا گذاشتن حقوق خود را دارند. این حق باعث می‌شود ریسک آنها فقط محدود به هزینه حق‌العملی باشد که پرداخت کرده‌اند باشد.
  • نویسندگان قراردادهای اختیار خرید و اختیار فروش اما ملزم و مجبور به خرید یا فروش سهام پایه در صورتی که اختیار به پول برسد هستند. این یعنی فروشندگان قراردادها ممکن است مجبور شوند به وعده خرید یا فروش خود عمل کنند. این موضوع همچنین به این معنی است که آنها در معرض ریسک‌ بیشتر، و در مواردی حتی ریسک نامحدود خواهند بود. به عبارت دیگر، آنها ممکن است مبالغی بسیار بیشتر از حق‌العملی که دریافت می‌کنند ضرر بدهند.

 

 

کاربردهای قراردادهای اختیار معامله

این نوع قراردادها ابزارهای مالی به نسبت پیچیده‌ای هستند که می‌توانند برای مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی بین‌المللی مورد استفاده قرار بگیرند. اصلی‌ترین کارکردهای آنها شامل گمانه‌زنی یا سفته‌بازی روی قیمت سهام بدون نیاز به قرارگیری در موقعیت دارنده سهام است. علاوه بر این، از آنجا که در این قراردادها میزان ضرر احتمالی دارنده قرارداد تا حد زیادی ثابت و محدود شده است، از آنها برای کاربردهای تثبیت ارزش (hedging) نیز استفاده می‌شود.

طبق دستورالعمل سازمان بورس اوراق بهادار تهران خرید قراردادهای اختیار معامله بدون داشتن مالکیت سهام پایه آنها غیرقانونی است. علاوه بر این، خریداران این نوع از قراردادها تنها می‌توانند به همان میزانی که روی سهام پایه سرمایه‌گذاری کرده‌اند، روی این قراردادها سرمایه‌گذاری کنند. یعنی سرمایه‌گذاری که 50 هزار واحد سهام یک شرکت را داشته باشد می‌تواند تا سقف 50 هزار واحد قرارداد اختیار معامله آن سهام را نیز به دست بیاورد. با در نظر گرفتن این قوانین، امکان گمانه‌زنی و سفته‌بازی روی این قراردادها در بازار بورس تهران به کلی از میان برداشته شده است. تنها کاربرد باقی‌مانده شامل تثبیت ارزش یا بیمه کردن سرمایه‌گذاری روی سهام از طریق این قراردادها است.

در ادامه دو کاربرد اصلی این ابزارهای مالی را معرفی می‌کنیم.

گمانه‌زنی

گمانه‌زنی (Speculation) شامل بهره بردن از روند قیمت در آینده می‌شود. یک گمانه‌زن ممکن است بر اساس تحلیل فاندامنتال یا تحلیل تکنیکال فکر کند که قیمت یک سهام بالا می‌رود. او ممکن است خود سهام، یا یک قرارداد اختیار معامله خرید آن را خریداری کند. گمانه‌زنی روی قراردادهای اختیار خرید به جای خریدن خود سهام برای بسیاری از معامله‌گران جذاب است چرا که به آنها لوریج یا ضریب نیز می‌دهد. یک قرارداد اختیار خرید تنها چند هزار تومان یا حتی کمتر قیمت دارد و در مقایسه با قیمت خود سهام رقم ناچیزی محسوب می‌شود.

 

 

تثبیت ارزش

در حقیقت قراردادهای اختیار معامله با نیت تثبیت ارزش اختراع شده‌اند. تثبیت ارزش به کمک آنها با هدف کاهش ریسک با یک هزینه منطقی انجام می‌شود. در حقیقت بهتر است در اینجا به این نوع قراردادها به چشم بیمه‌های سرمایه‌گذاری نگاه کنیم. درست همان طور که افراد خانه یا خودروی خود را بیمه می‌کنند، از این قراردادها نیز می‌توانند برای بیمه کردن سرمایه‌گذاری خود در صورت بروز اتفاقات غیرمنتظره استفاده کنند.

فرض کنیم شما قصد دارید که سهام شرکت‌های تکنولوژی را خریداری کنید. اما در عین حال می‌خواهید ضرر احتمالی خود را محدود سازید. به کمک قرارداد اختیار معامله فروش، می‌توانید ریسک خود را محدود کرده و در عین حال از تمام سودهای احتمالی بهره‌مند شوید. برای فروشندگان سهام، قرارداد اختیار معامله خرید می‌تواند برای محدود کردن ضررهای احتمالی مورد استفاده قرار بگیرد.

قراردادهای اختیار معامله چطور کار می‌کنند؟

تشخیص احتمالات تغییر قیمت در آینده نکته‌ای کلیدی در ارزش‌گذاری قراردادهای اختیار محسوب می‌شود. هر چه بیشتر احتمال وقوع چیزی وجود داشته باشد، قیمت قراردادی که از آن اتفاق سود می‌برد نیز افزایش پیدا می‌کند. برای مثال، قیمت یک قرارداد اختیار خرید با افزایش قیمت سهام پایه آن افزایش می‌یابد. این نکته کلید درک ارزش نسبی این قراردادها است.

هر چه زمان کمتری به انقضای یک قرارداد مانده باشد، این قرارداد ارزش کمتری هم خواهد داشت. دلیل این موضوع این است که هر چه به تاریخ سررسید نزدیک‌تر شویم، شانس تغییر قیمت در سهام پایه کاهش پیدا می‌کند. برای همین این قراردادها را می‌توان سهام‌هایی در نظر گرفت که از بین می‌روند. اگر یک قرارداد اختیار یک ماهه خریداری کنید، و قیمت سهام پایه هم تغییری نکند، با گذشت هر روز ارزش قرارداد کاهش می‌یابد.

از آنجا که زمان جزئی از قیمت این قراردادها را تشکیل می‌دهد، یک قرارداد یک ماهه ارزش کمتری از یک قرارداد سه ماهه دارد. دلیل این موضوع هم به سادگی این است که با در دسترس بودن زمان بیشتر، سودآوری تغییرات قیمت به نفع دارنده قرارداد افزایش می‌یابد.

 

 

به همین ترتیب، قرارداد اختیاری که یک سال بعد منقضی می‌شود هزینه بیشتری از همان قرارداد با یک ماه تاریخ انقضا خواهد داشت. این ویژگی قراردادهای اختیار معامله نتیجه‌ای از گذشت زمان (time decay) است. گذشت زمان یعنی ارزش یک قرارداد در صورتی که قیمت سهام پایه آن تغییری نکند فردا کمتر از امروز خواهد بود.

عوامل تاثیرگذار در قیمت قراردادهای اختیار

نوسان عامل دیگری است که قیمت یک قرارداد اختیار را افزایش می‌دهد. دلیل این موضوع این است که عدم قطعیت شانس وقوع یک نتیجه را افزایش می‌دهد. اگر نوسان سهام پایه افزایش یابد، زیگ‌زاگ‌های قیمت بزرگ‌تر احتمال تغییرات عمده به سمت بالا یا پایین را افزایش می‌دهند. زیگ‌زاگ‌های قیمت بزرگ‌تر شانس وقوع اتفاق در قیمت را افزایش می‌دهد. برای همین، هر چه نوسان بیشتر باشد، قیمت یک قرارداد نیز بیشتر خواهد بود. از این نظر معامله قرارداد و نوسان با هم پیوند درونی دارند.

در بیشتر کارگزاری‌های بین‌المللی، یک قرارداد اختیار معامله شامل اختیار خرید یا فروش 100 سهم می‌شود؛ برای همین است که باید حق‌العمل قرارداد را ضرب در 100 کنید تا مجموع قیمتی که باید برای خرید قرارداد بپردازید را به دست بیاورید.

در اکثریت موارد، دارندگان قراردادهای اختیار سود خود را از طریق معامله کردن جایگاه خود برداشت می‌کنند. این یعنی آنها قرارداد خود را در بازار می‌فروشند، و نویسندگان یا ناشران این موقعیت‌ها را برای بستن خریداری می‌کنند. فقط 10 % از قراردادهای اختیار به اجرا گذاشته می‌شوند، 60 % آنها معامله (و بسته) می‌شوند، و 30 % از آنها بدون ارزش منقضی می‌شوند.

 

 

ارزش درونی و ارزش بیرونی

نوسانات قیمت قراردادها را می‌توان به واسطه ارزش درونی و ارزش بیرونی، که به عنوان ارزش زمانی نیز شناخته می‌شود، توضیح داد. حق‌العمل یک قرارداد شامل ترکیب ارزش درونی آن و ارزش زمانی آن می‌شود. ارزش درونی شامل ارزش پولی یک قرارداد می‌شود که در مورد قرارداد اختیار معامله خرید، شامل قیمت‌های بالاتر از نرخ مقرری می‌شود که سهام پایه بر اساس آنها معامله می‌شود. ارزش زمانی شامل ارزش افزوده‌ای می‌شود که یک سرمایه‌گذار باید برای یک قرارداد بالاتر از ارزش درونی آن بپردازد. به این ارزش بیرونی یا ارزش زمانی می‌گویند.

به هر ترتیب در زندگی واقعی، قراردادهای اختیار معامله همیشه قدری بالاتر از ارزش درونی‌شان معامله می‌شوند، چرا که احتمال وقوع یک رخداد قیمت هرگز صفر مطلق نیست، حتی اگر بسیار بعید هم باشد.

فرق قراردادهای اختیار معامله با قراردادهای آتی

قراردادهای آتی نیز مانند قراردادهای اختیار ابزارهای مالی مشتق محسوب می‌شوند و به این ترتیب، کاربردهای مشترکی نیز دارند. اما با وجود شباهت‌های آنها، یک تفاوت عمده در مکانیسم این دو نوع محصول مالی مشتق وجود دارد.

بر خلاف قراردادهای اختیار، قراردادهای آتی همیشه وقتی که سررسید انقضا فرا می‌رسد اجرا می‌شوند، یعنی دارندگان این قراردادها قانونا ملزم به معامله دارایی یا سهام پایه هستند. در مقابل، قراردادهای اختیار همیشه به نفع معامله‌گری که آنها را دارد اجرا می‌شوند. به این ترتیب اگر یک دارنده قرارداد اختیار آن را به اجرا بگذارد، نویسنده یا ناشر قرارداد ملزم به معامله دارایی یا سهام پایه می‌شود.

 

 

سخن پایانی

همان طور که از نام آنها می‌توان حدس زد، قراردادهای اختیار معامله به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد یک سهام را در آینده به قیمت مشخص، فارغ از قیمت بازار خریداری کرده یا به فروش برسانند. این نوع از قراردادها خیلی منعطف هستند و می‌توانند در سناریوهای مختلفی مورد استفاده قرار بگیرند. از آنها می‌توان هم برای معاملات مبتنی بر گمانه‌زنی و هم در استراتژی‌های تثبیت ارزش استفاده کرد. با این حال این قراردادها، درست مثل هر محصول مالی مشتق دیگری، در معرض ریسک‌های زیادی هستند.

برای همین قبل از استفاده از این نوع قراردادها، معامله‌گران باید درک خوبی از نحوه کارکرد آنها داشته باشند. علاوه بر این، درک درست ترکیب‌های مختلف قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش و ریسک‌هایی که در هر استراتژی وجود دارد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. همچنین لازم است معامله‌گران به فکر استفاده از استراتژی‌های مدیریت ریسک در کنار تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال باشند تا ضررهای بالقوه خود را محدود کنند. به هر ترتیب درک نحوه استفاده از این ابزارها هنگامی که با مفاهیم پایه‌ای آنها آشنا باشید چندان سخت نیست. این قراردادها در صورت استفاده درست می‌توانند فرصت‌های سودآوری در اختیار معامله‌گران قرار دهند. به همین ترتیب، هنگامی که از آنها به درستی استفاده نشود، می‌توانند زیان‌بار باشند.